سیمین بهبهانی / آیات مصحف عشقم
از بهترین شعرهای سیمن بهبهانی
سیمن بهبهانی / من با تو ام ای رفیق ! با تو
شعر افسانه ی زندگی سیمین بهبهانی
شعری زیبا و دلنشین از سیمین بهبهانی
یکی از بهترین و زیباترین شعرهای سیمین بهبهانی
شعری متفاوت از سیمین بهبهانی
شمشیر من همین شعر است (سیمین بهبهانی)
سیمین بهبهانی / شوریده ی آزرده دل ِ بی سر و پا من
سیمین بهبهانی / هوای گریه با من
شعر غم انگیز فعل مجهول / سیمین بهبهانی
سیمین بهبهانی / خرمن زلف من کجا ؟ شاخه یاسمن کجا ؟
خرمن زلف من کجا ؟ شاخه یاسمن کجا ؟
قهر ز من چه می کنی ٬ بهر تو همچو من کجا ؟
صحبت باغ را مکن پیش بهشت روی من
سبزه ی عارضم کجا ؟ خرّمی چمن کجا ؟
لاله و من چه نسبتی ؟ ساغر او ز می تهی
ساق فریب زن کجا ؟ ساقی سیمتن کجا ؟
غنچه دهان بسته یی ٬ پیش لب شکفته ام
گرمی بوسه ام کجا ؟ سردی آن دهن کجا ؟
نرگس و دیدگان من ؟ وای از این ستمگری
در نگهم ترانه ها ٬ در نگهش سخن کجا ؟
بر سر و سینه ام مکش دست که خسته می شود!
نرمی پیکرم کجا ؟ خرمن نسترن کجا ؟
این همه هیچ ٬ بهر تو ٬ یار ز خود گذشته یی
دوستی ِ تو خواسته ٬ دشمن خویشتن کجا؟
می روی و خطاست این ٬ شیوه ی نابجاست این
قهر ز من چه می کنی ؟ بهر تو همچو من کجا ؟
برگرفته از کتاب " نگاره گلگون " سیمین بهبهانی
سیمین بهبهانی / رفیق اهل دل و یار محرمی دارم
رفیق اهل دل و یار محرمی دارم
بساط باده و عیش فراهمی دارم
کنار جو، چمن شسته را نمی خواهم
که جوی اشکی و مژگان پُر نَمی دارم
گذشتم از سر عالم، کسی چه می داند
که من به گوشهء خلوت، چه عالمی دارم
تو دل نداری و غم هم نداری اما من
خوشم از این که دلی دارم و غمی دارم
چو حلقه بازوی من، تنگ، گِرد پیکر توست
حسود جان بسپارد که خاتمی دارم
به سربلندیِ خود واقفم، ز پستی نیست
به پشت خویش اگر چون فلک خمی دارم
ز سیل کینهء دشمن چه غم خورم سیمین؟
که همچو کوهم و بنیان محکمی دارم